!میخوام راجع به معروف ترین خدای تاریخ بگم...خدای ادیان
دقیقتر بگم میخوام از خدایی حرف بزنم که براش موجودیت غیر مادی تعریف
.شده
این خدا چه جوریه؟...مهربان ترین مهربانان ، بخشنده ترین بخشایندگان ، دانا
...ترین دانایان و
آدما ذاتن همه این ویژگی ها رو خیلی دوست دارن ، یعنی اینا رو خوب و
ضداشون رو بد تعریف میکنن...هیچ آدمی انتظار نداره که خداش ظالم باشه یا
مثلاً چیزی رو که مخلوقش میفهمه نفهمه...انتظار داره که خداش همه چیز رو
بدونه حتی اونایی که خودش نمیدونه پس طبیعیه که آدما موجودی رو همیشه
بپرستن که هیچ نقصی نداشته باشه و هیچ وقت اشتباه نکنه و به طور کلی اون
. جوری باشه که بتونن قبولش داشته باشن
نهایتاً این که مکتبی میتونه همیشه مورد قبول مردم باشه و مقطعی نباشه که در
.درجه اول حرفاش از جانب کسی باشه که هیچ ایرادی بهش وارد نباشه
یه جورایی یعنی آدما دین رو قبول کردن چون قبلش قبول کردن که حرفایی که
میزنه میتونه مال کسی باشه که همه ویژگیهای دلخواه اونا روداره...یعنی از یه
جایی به بعد آدما حرفای پیامبرشون رو میپذیرفتن چون قبول کرده بودن که اونی
که این حرفا رو میزنه واقعاً خالقشونه و دیگه هر بار به این فکر نمیکردن که آیا
...این حرفا همشون کاملاً با عقل اونا جور در میاد یا نه
اما من میخوام بگم چرا وقتی آدما به این نتیجه میرسن که خالقی هست و میان
براش ویژگی تعریف میکنن یا اینطوری بگم که داشتن یه ویژگیهایی رو براش
معقول میدونن ، به این فکر نمیکنن که شاید اونیکه اونا رو خلق کرده خواسته
که اونا این جور خصوصیات رو دوست داشته باشن ، نه این که صرفاً اون
.قراره همون طوری باشه که مخلوقاش دوست دارن
خدای آدمای دیندار فقط یه انسان کامله...یه آدمی که تو همه خصوصیات و
! ..............استفاده ازهمه قابلیت های انسانی به کمال رسیده
آناهیتا