!چند کلّه پوک؟

Tuesday, January 30, 2007

...که عشق آسان نمود اوّل

:قال الله تعالی
من عرفنی أحبّنی، و من أحبّنی عشقنی، و من عشقنی عشقته، و من عشقته قتلته، و من قتلته فعلیّ دیته، و من علیّ دیته فأنا دیته
آمنه

و إذ قال ربّک للملائکة إنّی جاعلٌ فی الارض خلیفة قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء و نحن نسبّح بحمدک و نقدّس لک قال إنّی أعلم ما لا تعلمون

امروز عصر چه خواهید کرد؟ هنوز خبر ندارید از آن چه او می داند یا زمان آن رسیده که به سجده بیفتید؟ امروز آدم أسماء را عرضه نخواهد کرد؟
ما که در فساد و خونریزی این خلیفه ی خدا مانده ایم، و هنوز خبر نداریم از آن چه او می داند، امروز اسماء هم عرضه خواهد شد؟ زمان سجده خواهد رسید؟
آمنه

نوحه

بذارين نوحه براتون بخونم مُحَرَّمِه
بعضي وقتا فُرصتِ عاشق شدن خيلي کَمِه

بعضي وقتا آدما رو تويِ آتيش مي ذارن
اگه شُعله ور نَشَن از تو آتيش در مي آرن

مي شه تو معرکه باشي بي خبر بيرون بيآي
پا تو آتيش بذاري؛ هيزمِ تَر بيرون بيآي

آدمايِ باصفا ؛ بياين بريم سينه زني
از تَهِ دنيا رسيدن آدمايِ آهني

اونايي که حُرمتِ عطرِ گلِ ياس ندارن
پيچ و مهره هاشونو وا کني احساس ندارن

نمي دونن زيرِ گنبد بويِ آسمون مياد
وقتي گل وا مي شه از مناره ها اَذون مياد

بذاريد چيزي بِگَم که سنگا فرياد بزنن
اونايي که کربلا مي خوان بِرن داد بزنن

گاهي پيشِ عباسه ، گاهي حسينه اين روزا
دلِ پاره پاره بين الحرمينه اين روزا

عبدالجبّار کاکایی
آمنه

Sunday, January 28, 2007

!یه حس مبهمی بعضی وقتا بهم میگه منم آدمم

نام؟-
زن-
متهم محکوم به حبس ابد با اعمال شاقه-
.
.............................................
.
...و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها
.
.
!!!حداقل بي دليل آفريده نشديم
.
............................................
.
چند تا مرد تاحالا ديدين که آرزو کرده باشن کاش زن آفريده مي شدن؟
چرا همه از مردايي که يه کم شبيه زنان بدشون مياد ولي هيچ کس از زنايي که شبه مردان بدش نمياد؟
.
............................................
.
!...اينجا بچه ها ياد ميگيرن که
.
............................................
.
آناهيتا

Monday, January 22, 2007

......

....!!!!کاش مشرک بودم
.
.....و تو چه انتظاری داری! یوسف در زندان ، استمداد از غیر؛ توحید!؟
پ.ن: این جا رو ببینید
آمنه

Friday, January 12, 2007

لایه های شخصیت من

به تغییرات فکر می کردم، به طور خاص به تغییرات خود خواسته ی شخصیتی، شاید به نوعی به اصلاحات درونی؛ و مسئله ای که تا حالا خیلی جدی نگرفته بودمش، لایه های شخصیت! (اسم بهتری به ذهنم نرسیده). و این که اگر قرار بر ماندگاری تغییر باشد، هماهنگی تغییر در هر سه لایه(یا هر چند لایه ای که باشد)، شرط به شدت لازمی ست و شاید تا حدودی ضامن ماندگاری هم باشد. و در این میان، لایه ی سوم مرموز ترین لایه است، و البته مهم ترین لایه؛ و تغییرات، بیش از دو لایه ی دیگر باید با این لایه هم آهنگ شوند، و در این میان عدم شناخت کافی از این لایه واقعاً مشکل ساز است.
بر اساس احادیث، شناخت خود شرط کافی برای شناخت خداست؛ فکر کردم شناخت لایه های اول و دوم به مرور زمان و ناخودآگاه شکل می گیرند، شناخت لایه های بعدی ست که به توجه و تفکر محتاج است، و اگر قرار بر کسب حقیقتی در این روند شناخت باشد ، در لایه های ناشناخته باید به دنبالش بود
آمنه

Monday, January 08, 2007

این شرک عملی ای که توش گیر کردیم برای سعادتِ! دنیا و آخرتمون بس نیست که اصرار داریم شرک لفظی رو هم بهش اضافه کنیم !؟
گفتی این فقط یه شعره ، منظورش که دقیقاً همین نیست...... مشکل این جاست که عادت کردیم ، و این اصلاً عادت قشنگی نیست ، عادت کردیم به تملّق گفتن ، ولی هیچ بزرگی از شنیدن تملق خوشحال نمی شه. تملق گفتن، هیچ بزرگی رو بزرگ تر از اونی که هست نمی کنه، ولی کسی که تملق می گه رو کوچیک تر از اونی که هست می کنه، و چه قدر بده که اون بزرگ پیروان کوچیکی داره که اصرار دارند خودشونو کوچیک تر از اونی که هستند بکنند
بعضی وقتا حق می دم به اهل سنت که ما ها رو مشرک بدونند

چند روز پیش به این فکر افتادم که وقتی اهل سنت حدیث غدیرو قبول دارند ، آیه های نازل شده توی اون روزو چه جوری تفسیر می کنند، اعلام دوستی پیامبر با یه نفر چرا باید کامل کننده ی دین باشه وتمام کننده ی نعمت خدا؟ آخه اگه فقط خطبه ی غدیر بود بدون این آیه ها قضیه کلاً فرق می کرد، مگر این که این دوتا رو مستقل از هم ببینند. به نظرم اونا به طور میانگین بیشتر از ما با قرآن مأنوسند، برای همین واقعاً عجیبه اگه از کنار این آیه ها بی تفاوت گذشته باشند، نمی دونم چرا هر کتاب تفسیری که می شناسم، نویسنده اش شیعه بوده؟

مثلاً امروز عیده، ذهنم بد جوری به هم ریخته، و هر چی می گذره بیشتر از اتفاقاتی که داره میفته ناراحت می شم، تازه دارم به عمق فاجعه پی می برم، واقعاً اوضاع بدیه. کاش می تونستم به جای این، یه پست معمولی بذارم که مثلاً آخ جون! امروز عیده، و این که عید همه مبارک
آمنه