!چند کلّه پوک؟

Wednesday, November 08, 2006

چه جوری غیبت نکنیم ؟

چه جوری غیبت نکنیم ، وقتی هممون بهش عادت کردیم ؟
توی جمع های مختلف چند بار این سؤال مطرح شد و سرش بحثایی کردیم ، یه فرقی که این عادت با بقیه ی عادت های بد داره اینه که یه جمع بهش عادت می کنه ، نه یه آدم . آدمی که عادت داره ناخنشو می جّوئه اگه بخواد این عادتو ترک کنه کافیه با خودش قرار بذاره که دیگه این کارو نکنه و کسی اونو به جوییدن ناخنش دعوت نمی کنه، یه جورایی تشویق و تحریکی برای این عادت از طرف بقیه وجود نداره . ولی خب غیبت این طوری نیست ، یه عادت جمعیه و وقتی یه نفر به این نتیجه می رسه که عادت زشتیه و می خواد ترکش کنه به این راحتی ها نیست. مثل معتادی که از وقتی تصمیم می گیره ترک کنه یه سره دور و برش جنسای جفت و جور هست و به به و چه چه رفیق رفقاش از این جنسای جور ، ترک کردنش غیر ممکن نیست ولی طرف باید خیلی پایه باشه تا بتونه مقاومت کنه .
حالا راه حل چیه ؟ این چیزیه که مدت زیادیه گه گداری یادش می افتم و بعضی وقتا بهش فکر می کنم و به ندرت با یه سری از آدما دربارش حرف می زنم . پس صورت مسئله اینه : فرض کن توی یه سری جمع هایی هستی که توشون غیبت کردن چندان کار زشتی به حساب نمیاد و اصولاً زیاد بساطش پهن می شه ، این وسط به این نتیجه می رسی که کار درستی نیست و با خودت یا با خدای خودت قرار می ذاری که ترکش کنی ، حتی غیبت هم نشنوی . دو روز بعد توی همون جمعی و از قضا بساط غیبت پهن می شه ، تو باید چی کار کنی ؟
چند تا راه به ذهن من رسیده که البته تا حالا هیچ کدوم جواب نداده
اوّل : مثل همه ی اولین راه ها ، راحت ترین راهه ؛ این که اون لحظه اون جمع رو ترک کنی ، ولی این که اصلاً کار راحتی نیست ، همیشه نمی تونی یه جمعی رو هر وقت که دوست داشتی ترک کنی. این جوری کلی از آدما رو از دست خودت می رنجونی (لازم نیست یادم بندازید که وقتی مطمئنی کارت درسته نباید به این فک کنی که یه سریا از این کارت ناراحت می شند، چون فقط قضیه این نیست) ، ترک اون جمع تو رو از محاسنی که آدماش دارند و تو نداری و می تونی ازشون کسب کنی باز می داره (اوه اوه چه کتابی!!) تازه بعدش که مثلاً تونستی غیبته رو ترک کنی ، ممکنه اگه آدم بی جنبه ای باشی بری تو این تریپ که بابا عجب آدم باحالیم من ! و این که این آدما چه قدر مزخرفند و.... این جوریه که از دست غیبت خلاص نشده می افتی گیر غرور.حالا کدوم بدتره بماند. تازه تو اگه خیلی کاردرستی جلوی اشتباه دور و بریات هم بگیر! اگه این راه حل رو انتخاب کنی ممکنه اگه خیلی پایه باشی حتی مجبور شی توی اطرافیانت تجدید نظر کنی ،درستیش بماند ولی خیلی آسون نیست ،ممکنه این تجدید نظر حسابی داغونت کنه ؛ پس این اولین راهو نقداً بذاریم به عنوان آخرین راه حل ، اگه هیچ راهی پیدا نکردیم . پس آخرین کاریه که بهش فک می کنیم.

دوم : این که با هم غیبتی هات بحث کنی و یه جوری اونا رو هم پایه ی ترک کنی ، اگه پایه شدند ، یه راه خوب که فک کنم جواب بده شرطی کردنه ؛ این که قرار بذارید هر وقت پای غیبت وسط اومد و یه دفعه یکی فهمید که بحث شیرین غیبت شروع شده به بقیه خبر بده تا جمع یه سرگرمی دیگه برای خودش دست و پا کنه ، مثلاً یه بازی دسته جمعی که همه رو مشغول کنه ، من پانتومیم رو پیشنهاد می کنم (این شرطی کردن با پانتومیم چند وقتیه قرار شده تو خونه مون برای ترک بحث سیاسی اجرا بشه) . شنیدید که می گند جایی که بچه ای هست گناه نیست ، چون بچه هه حواس همه رو به خودش جمع می کنه و همه سرگرم می شند . تو کلی از جمع ها غیبت یه جور سرگرمیه ، خودم به تجربه دیدم وقتی توی یه جمعی که همه توش پایه ی غیبتند ، یه بچه هم وارد بشه ، آدما معمولا بی خیال غیبته می شند ، چون یه سرگرمی باحال تر پیدا کردند. پس سرگرمی رو باید با سرگرمی جایگزین کرد ، نه با سکوت . بهتر هم هست یه سرگرمی جذاب با یه سرگرمی جذاب جایگزین بشه .( بچه تر که بودیم ، وقتی سر ظهر شلوغ می کردیم ، بهمون می گفتند یه بازی نشستنی بکنید ، تا می گفتیم چی ؟ می گفتند مثلاً اتل متل !!! ولی خدا وکیلی کی تا آخرش می تونستیم اتل متل بازی کنیم؟ تا بزرگترا خوابشون می برد دوباره همون آتیشای قبلیمون رو می سوزندیم )؛ جریان غیبت هم مثل همینه ، مثلاً نباید خودمون رو این جوری شرطی کنیم که هر وقت فهمیدیم داریم غیبت می کنیم به جاش از خوبی های بقیه ی آدما بگیم ، خدایی چندان هیجان انگیز نیست دیگه ، جواب نمی ده

سوم : یه حالت هم اینه که بقیه پایه ی ترک نباشند ، ما هم نخوایم بزنیم بیرون از جمع ، حالا چی کار کنیم ؛ اولاً توی یه چنین جمعی باید حواسمون باشه بحثی رو پیش نکشیم که غیبت ساز باشه ! یعنی حواسمون به حرفامون باشه تا ناخواسته بحث غیبت رو وسط نکشیم . اومدیم و وسط کشیده شد ، حالا چی؟ بعضی از دوستان پیشنهادشون اینه که وقتی دارند غیبت کسی رو می کنند ، ما از اون طرف دفاع کنیم ، چون خودش که نیست که از خودش دفاع کنه ، تازه این جوری می تونیم یه کم از اثر منفی اون غیبت رو بقیه رو کم کنیم. توی این راه حل باید حواسمون به یه چیز باشه ، گاهی این دفاع کردن حساسیت ایجاد می کنه و نتیجه ی عکس می ده ، پس باید توی دفاع کردنمون حواسمون به این باشه و سیاستمدارانه دفاع کنیم ، بعضی وقتا که نمی تونیم با سیاست دفاع کنیم ، حتی ممکنه سکوتمون نتیجه ی بهتری داشته باشه ، یه سکوت معنی دار می تونه یه موقع هایی ناراحتی ما رو از مطرح شدن چنین بحثی نشون بده و اگه برای اون جمع یه ذره مهم باشیم احتمالا خیلی ناراحتمون نمی کنند

چهارم : بعضی وقتا ناچار از شنیدن غیبتی .مثلاً وقتی که یه دوست حسابی از دست یه نفر داغونه و اصلاً حال و هوای خوبی نداره و از قضا بخواد باهات حرف بزنه تا آروم شه، این جور وقتا چی کار باید کرد ؟خیلی راحت به یه آدم داغون بگیم نمی خواهیم غیبت بشنویم و امر به معروفش کنیم که غیبت نکنه و احساس کنیم چه قدر کار درستیم ؟ نمی گم راه غلطیه ، ولی من اصلاً دوستش ندارم . فکر می کنم این جوری اون دوست رو داغون تر کردیم ، این مسئله عصبانیتش رو بیشتر می کنه ، برخورد تند احتمالی ای که با ما می کنه رو می تونیم بگیم به درک ، ولی به نظرم عصبانیتش از اون آدمه هم کلی بیشتر می شه و ممکنه عکس العمل های شدیدی نسبت بهش نشون بده ، این یکی رو نمی تونیم بگیم به درک! پس به نظرم توی چنین شرایطی ناچاریم بشنویم . ولی توی این شرایط بهتره کاملاً منطقی سعی کنیم فقط جاهایی که به نظرمون اون دوست داره درباره ی طرف مقابلش اشتباه برداشت می کنه و اشتباهی حق رو به خودش می ده بهش بگیم ، این جوری احتمالاً اون هم آروم تر می شه . تایید کردن همه ی حرفاش اصلا آرومش نمی کنه ، چون فکر می کنه که حق داشته که انقدر عصبانی بشه و هنوز هم حق داره .

کلاً بعضی وقتا پیش میاد که وقتی مراقب خودمون هستیم که به غیبت نزدیک نشیم ، جایی غیبتی می شنویم ، چند تا راه برای جبرانش به نظرم می رسه ، اولیش که دفاع کردن سیاستمدارانه بود ، دومیش اینه که اگه دیدیم بلد نیستیم درست دفاع کنیم ، سکوت کنیم ، ولی نه سکوت خالی ، سعی کنیم حداقل مقابل خودمون دیگه از غایب دفاع کنیم و جای این رو هم باز بذاریم که جریان رو از دهن اون نشنیدیم پس قضاوت درستی از ماجرا نداریم و ممکنه جریان این طور نباشه که ما می شنویم ؛ در کل سعی کنیم غیبت روی تصور ، احساس و قضاوتی که درباره ی غایب داریم تاثیری نذاره . بعدش هم اگر که می تونیم تقریباً مطمئن باشیم که دیگه غیبت اون طرف رو نمی کنیم و نمی شنویم و اگه می تونیم بهش بگیم ، ازش بخوایم که ببخشتمون ، احتمالاً نمی تونیم ؛ فکر می کنم تو این شرایط خوبه که با خودمون این قرار رو بذاریم که خیلی زیاد براش دعا کنیم ، این جوری هم یه ذره از حقی که ازش زائل شده رو جبران می کنیم (فقط یه ذره ها) و هم برای خودمون خوبه ، یه ذره از تصوری که ازش داشتیم و زائل شده جبران می شه.

یه چیز مهم دیگه اینه که هیچ وقت به بهانه ی معلوم نبودن مرز غیبت ، غیبت نکنیم ، کلاه شرعی هم سر خودمون نذاریم

زیاد پر حرفی کردم ، ولی نتونستم راه حل خوبی براش پیدا کنم . شدیداً دنبال یه راه خوب می گردم ، برای ترک تضمینی غیبت در .... روز.
اگه راه حلی سراغ دارید ، عاجزانه تقاضا می کنم که بگید ، البته احتمالاً این پست انقدر طولانی شده که کسی حال نداشته باشه تا آخر بخونتش ، کوتاه تر از این نتونستم
.....به هر حال اگه نظری دارید ، منتظرم
آمنه

4 Comments:

  • be name khoda
    salam
    ziad bood
    vali ziaD nabood!

    By Anonymous Anonymous, at 9:58 PM  

  • اولاً من یه مشکلاتی با مواردی که مطرح کردی و دلایلی که اوردی دارم...دوماً که همون مشکلات همیشگی و مثل اینکه لاینحل من هنور توجیه نشده که فرق بد گویی و خوب گویی و این که هر حرفی که پشت سر کسی بزنی و بد باشه غیبت نیست و ...
    من که آخرش باید با خودت صحبت کنم ولی حالا کامنت هم گذاشتم که شاد شی

    By Anonymous Anonymous, at 10:07 PM  

  • هو
    سلام آمنه...
    تو چجوري اين همه رو تايپ کردي؟ نوک انگشت هات ساييده نشد؟ ; )
    برام جالب بود که به همچين چيزي اينقدر دقيق فکر کردي و براي حالت هاي مختلف راه حل در نظر گرفتي...و اما بقيه ي نظرم:
    اولاً که من قبول ندارم غيبت اون چيزيه که نظرت رو نسبت به طرف تغيير بده...من حتي شنيدم چيزيه که طرف راضي نباشه بگي...پس اگه مي گي‌:" جای این رو هم باز بذاریم که جریان رو از دهن اون نشنیدیم پس قضاوت درستی از ماجرا نداریم و ممکنه جریان این طور نباشه که ما می شنویم ؛ در کل سعی کنیم غیبت روی تصور ، احساس و قضاوتی که درباره ی غایب داریم تاثیری نذاره " منظورت اين نباشه که در اين صورت شنيدنش مشکلي نداره...
    دوماً يه بنده خدايي چند سال پيش حرف خوبي زد که حرام خدا رو بنده ي خدا نمي تونه حلال کنه...پس اگه مي گي :" بعدش هم اگر که می تونیم تقریباً مطمئن باشیم که دیگه غیبت اون طرف رو نمی کنیم و نمی شنویم و اگه می تونیم بهش بگیم ، ازش بخوایم که ببخشتمون " منظورت اين نباشه که با خيال راحت غيبت بکنيم يا بشنويم به خاطر اينکه اين دفعه ي آخره و مي ريم ازش حلاليت مي طلبيم...
    سوماً حلاليت نطلبيدن فقط در صورتي مجازه که يا طرف مرده باشه يا دسترسي بهش نباشه يا حلاليت طلبيدن مفسده داشته باشه...مفسده هم اين نيست که از دستت ناراحت بشه طرف چون اگه ناراحت بشه يعني غيبت بوده و تو با دعا کردن نمي توني گناهش رو از بين ببري...مي فهمي چي ميگم؟ پس اگه ميگي :" ازش بخوایم که ببخشتمون ،احتمالاً نمی تونیم ؛ فکر می کنم تو این شرایط خوبه که با خودمون این قرار رو بذاریم که خیلی زیاد براش دعا کنیم ، این جوری هم یه ذره از حقی که ازش زائل شده رو جبران می کنیم (فقط یه ذره ها) و هم برای خودمون خوبه ، یه ذره از تصوری که ازش داشتیم و زائل شده جبران می شه"
    منظورت اين نباشه که اگه رومون نمي شه يا مي دونيم ناراحت مي شه ازمون نريم معذرت خواهي...ناراحت ميشه که ميشه...حقمونه!
    در ضمن آمنه جان صِرف اينکه آدم خودش به خودش قول بده و تمام تلاشش رو بکنه که غيبت نکنه قبول دارم که کافي نيست اما خودش کلي توي غيبت شنيدن هم تاثير داره...خدا به آدم کلي کمک مي کنه...
    اگه تو يه مدت غيبت نکني اتوماتيک از غيبت حالت به هم مي خوره...در اين شرايط هم هر جوري که شده خودت رو از شنيدن غيبت محفوظ نگه مي داري...اون وقت اگه بايد يه جمعي رو ترک کني ديگه به اين فکر نمي کني که اونا از دستت ناراحت مي شن يا نمي شن...به هر حال
    الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا آدماي خيلي با حالين(بقيه ي آيه اش رو بلد نبودم ; ) ...) براي اينکه تو از ثواب 70 تا ... فداکارانه بگذري (!) کلي استقامت لازمه...
    شنيدي مي گن هر چي بخواي ميفته تو دامنت؟! اگه تو دروناً از غيبت متنفر نشده باشي مطمئن باش بيشتر غيبت مي شنوي...به هر حال لازمه يه مدت آدم خودش غيبت رو همزمان با اينکه نمي شنوه بذاره کنار...استقامت...
    بله آمنه جان...فکر کردي ما بيخودي به اينجا رسيديم که مي تونيم اينقدر وعظ کنيم؟ نه پسرم! استقامت مي خواد...! ;)
    الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا...
    به قول آناهيتا مؤيد باشي.

    By Anonymous Anonymous, at 11:19 AM  

  • سلام مرضی ، امروز کلی اسباب کشیدم و حسابی خسته ام ، تازه یه دور کلی چیز برات نوشتم که همش پرید،خسته تر شدم ، پس ممکنه زیادتر از قبلا بی نظم حرف بزنم ، پس به نه خستگی خودت ببخش
    شاید بهتر بود این چند تا مورد رو این جوری دسته بندی کنم ، اول : پیش گیری از وقوع ؛ در حین وقوع ، و پس از وقوع جرم
    اون جوری مورد اول و یه ذره از دوم می رفت تو پیشگیری ، سوم و بقیه ی دوم می رفت تو حین وقوع ، و چهارم و پایینیاش می رفت تو بعدش
    وقتی که گفتم :" و جای این رو هم باز بذاریم که.... " منظورم این نبود که در این صورت شنیدنش مشکلی نداره ، منظورم اینه که یه موقع یه غیبتی می شنوی و می دونی هم شنیدنش مشکل داره ، نمی تونی هم از طرف دفاع کنی ، چون مثلا می دونی اوضاع بدتر می شه؛ به نظرم تو این شرایط بهتره حداقل پیش خودت از طرف دفاع کنی و سعی کنی غیبت هایی که شنیدی رو نشنیده بگیری ، یعنی رو اون حرفایی که درمورد اون طرف شنیدی خیلی حساب باز نکنی ، یه جورایی حالا که این اتفاق افتاده سعی کنی از اثرات بدی که روت می ذاره کم کنی ، نه این که با این حرفا به خودت مجوز غیبت کردن بدی
    و منظورم از این که گفتم :" بعدش هم اگر که می تونیم تقریباً مطمئن باشیم که ...." به خاطر این بود که به نظرم وقتی می ریم از کسی حلالیت بخوایم باید واقعا این قرار رو با خودمون گذاشته باشیم که دیگه تکرار نکنیم، در غیر این صورت فکر می کنم حتی اگه طرف بگه باشه ، بخشیدمت هم قبول نیست.... نه به خاطر این که یه وقت ناراحت نشه ، به خاطر این که نریم از یه نفر حلالیت بخوایم و مثلا بگیم غلط کردم و دیگه تکرار نمی شه و بعد فرداش دوباره غیبتشو بکنیم و پس فرداش دوباره.... یعنی خودمون و بقیه رو با این حلالیت طلبیای سطحی و تکرار غیبت مسخره نکنیم .پس این شرط رو نمی گم به خاطر این که این مجوز رو به خودم بدم که یه موقعی بگم الان باخیال راحت غیبت طرفو می کنم چون فردا می خوام ازش حلالیت بخوام ؛ این شرط رو می ذارم برای وقتی که دیگه با خودم قرار اکید کذاشتم که غیبتشو نکنم (مثلا چند وقتی هم هست که غیبتش هم نکردم) بعد تو این شرایط ازش معذرت بخوام ؛ تو شرایطی که کاملا پشیمونم
    دعا کردن برای طرف هم به نظرم جای حلالیت گرفتن رو نمی گیره ، گناهم هم جبران نمی کنه ، فقط برای اینه که بیشتر از این در گیر گناهای بعدی نشم ، عواقب بدی که غیبت کردن برای آدما داره ، در واقع برای جلوگیری از اونا نه برای جبران غیبت
    کلا دعا کردن و دفاع کردن از طرف پیش خودمون و بودن حواسمون به این که غیبت رومون تاثیر نذاره وظیفه ایه که در قبال اون طرف داریم و این مستقل از جبران غیبته ،آدم مرتکب گناهی می شه و به این راحتی نمی تونه جبرانش کنه ، ولی به خاطر این گناهی که کرده در قبال یه آدم دیگه یه وظایفی پیدا می کنه، این که نمی تونه گناهشو جبران کنه دلیل نمی شه که بی خیال این وظیفه ها بشه ؛ و این که این وظیفه ها رو انجام بده دلیل نمی شه که باز هم بتونه اون گناهو تکرار کنه
    در مورد استقامت هم قبولت دارم ، واقعاً بی خودی نیست که به این درجه رسیدی که می تونی انقدر خوب وعظ کنی
    راستی خودت چی ؟ انگشتات هنوز نساییدند؟ چشات چی ؟ منظورم اینه که چرا خوابت میاد ؟ موندم چه جوری تونستی تا آخر بخونی و چشات از درد نترکیده
    خودت مؤید باشی
    دیگه رسماً خوابم ، احتمالا صد تا غلط املایی توش پیدا می کنی ، الان نوشتم تا این صد تا رو پیدا کنی و شاد باشی
    .....خدا حافظ

    By Anonymous Anonymous, at 1:27 PM  

Post a Comment

<< Home