!چند کلّه پوک؟

Monday, November 06, 2006

.....معنای زندگی ، حس زیبای دوست داشتن و

بعد از چند وقت دوباره دارم احساس می کنم زندگی علاوه بر زیبایی معنی هم داره ، این همه قشنگی به هیجانم میاره ، دوست دارم داد بزنم ، بدوئم ، بالا و پایین بپرم ، قهقههه بزنم ، وای ! چه قدر همه جا قشنگه ! دیگه دارم دیوونه می شم از این همه قشنگی.
و معنی زندگی ، این چیزیه که دوباره دارم احساسش می کنم ولی هنوز نمی دونم چیه ، مات و مبهوت موندم و نمی دونم چیه این احساس قشنگی که دارم ، حس می کنم بیشتر از قبل زندگیم با معنی شده ، دوست دارم بیشترش کنم معنی زندگیمو ، همین معنایی که نمی دونم چیه

محبوب من دست هایم را بگیر ، کمکم کن ، کمکم کن تا به یاد بیاورم تو را ، و به یاد داشته باشم تو را ؛ وچشم های نگرانت را ، که همیشه خیره به من نگاه می کنند ، تا شاید لحظه ای به یاد بیاورمت ، نگاهت کنم ، و در این تلاقی نگاه ، تمام زیبایی های دنیا را احساس کنم ، و چه لبخند زیبایی است در این میان ، در میان نگاه های دو آشنا ، تلاقی نگاه بنده ای به حقارت من و خدایی به بزرگی تو . زیبایی نگاه تو همه ی زشتی های نگاهم را جبران می کند و باز هم این همه زیبایی در این تلاقی می ماند .
ای دوست داشتنی ترین ، ای دوست ترین ، کمکم کن تا به یاد بیاورم تو را در آن هنگام که در حضور تو بندگی غیر می کنم. کمکم کن تا به یاد بیاورمت پیش از آن که غیرتت تمام هستیم را بر باد دهد.
کمکم کن تا همیشه به یادت باشم ، که هر وقت فراموشت کردم ، زندگیم از معنا خالی شد و از زیبایی هم .

کمک کن تا ..... آخه خدای ناز من ، من که نباید برات دلیل بیارم که بهم کمک کنی ، خب اگه تو بهم کمک نکنی از کی بخوام ؟ مگه من به جز تو کی رو دارم ؟ تو که همیشه داری بهم نگاه می کنی ، دلت برام نمی سوزه ؟ نمی بینی چه قدر بیچاره ام اگه روتو ازم برگردونی ؟ یه دلیل بیار که کمکم نکنی ، اگه هر کدوم از بدیامو دلیل بیاری ، می دونم که همیشه خوبیای تو از بدیای من بیشتره ، تازه اگه کمکم نکنی ، کی می تونه کمکم کنه ؟ اگه من ندونم تو که
خوب می دونی که به جز تو هیچ خدایی ندارم . پس دستامو بگیر و کمکم کن
آمنه

0 Comments:

Post a Comment

<< Home